خخخخخخخخخ سلام دلووووو ها نمیدونم چرا نمیگذره براتون کم کم خاطره میزارم:| خوب یه خاطره خیلی خوشکل:)))
باهم قهر بودیم اونا همه باهام قهر بودن ولی میدونستم زی زی دلش پیشمه :))از شانس گند ما بردنمون ازدو:(( اردو هم بدون بچه ها نمیشه همینطوری نشسته بودم مریم گاوه(دوسمه ولی ازش بدم میام عقده ایه فقط بخاطر بروبچ باش دوستم)چون پی اس پی خود خرشو گرفتن گوشی منم لو داد:| یهو خانوم گف اجازه دارید برید تو دریا فقط خودتون رو خیس نکنید:| منم که اثلا برام مهم نبود چر ما دیگه کی تو ساحله شلوار هامون تایه کف دست بالا تر از زانو زدم بالا رفتم وسط دریا:))))) بعد زهرا هم دقیقا همین کارو کرد بعد یه نیم متر اون و تر بودمنم به عمد گفتم
- وای چقدر اب سرده:||||
اونم جوری که وانمود کرد داره با خودش میحرفه:| گف
- جون میده اونی که دوس داری رو محکم بغلی کنی(بامنه ها کیف کنید:))))))))
منم با افسوس سرمو انداختم پایین و رفتم و دقیقا همون اردو اشتی شدیم از خانوم ناظم گوشیهامون رو گرفتیم و زهرا منو بغل کرد+بغل کردن تو همیشه میچسبه بام مرام:))))))
ولی نه کیف کردین نه کیف کردین یا نه؟ مث فیلم سینمایی بود:))))))))))))))